زمان از نگاه ملاصدرا و هایدگر
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
- author مجید شجاعی قادیکلایی
- adviser عباس حاجیها مرضیه اخلاقی
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1390
abstract
ملاصدرا مبدع حکمت متعالیه در فلسفه اسلامی است . او معتقد به اصالت وجود است و وجود را مشکک می داند . او بر خلاف پیشینیان از جمله ارسطو و ابن سینا ، حرکت را نه فقط در اعراض بلکه در جوهر نیز می داند . از نظر او وقتی اصالت جوهر را به جای اصالت ماهیت انتخاب کنیم مشکل حرکت جوهری حل می شود او معتقد است زمان وابسته به حرکت است و امری پیوسته می باشد و برای اثبات زمان از دو دلیل طبیعی و الهی استفاده می کند . در فلسفه ملاصدرا حرکت جوهری و زمان رابطه نزدیکی با هم دارند . بدون حرکت جوهری زمان را هم نمی توان تصور کرد . زمان در نزد او مانند وجود ،خلق مدام و آفرینش جهان را توجیه می کند . و هایدگر یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است که تلاش نمود انسان را به خانه اصلی خود یعنی جهان بر گرداند . و همچنین مشکل نیهیلیسم که قبل از او نیچه مطرح کرده بود را حل کند .او در کتاب مهم خود « هستی و زمان » ریشه بحران انسان معاصر غربی را در هردو مورد بی خانمانی و نیهیلیسم در غفلت از وجود می داند . او تعریف جدیدی از انسان ارائه می دهد و آن را « دازاین » می نامد . دازاین تنها موجودی است که هستی خود را می فهمد .پس او می تواند وجودی اصیل یابد و همه موجودات دیگر نسبت با انسان هستی می یابند . هایدگر در بخش دوم کتاب هستی و زمان در مورد زمانمندی صحبت می کند او به نقد نگرش سنتی از زمان می پردازد . در قسمت زمانمندی ، هایدگر تلاش می کند تا راه رسیدن به اصالت را نشان دهد . انسان با آگاهی از مرگ و آزادی انتخاب می تواند بطور صحیح از امکانات محدود خود استفاده کند و بطور صحیح زندگی کند . او در زندگی روزمره خود ممکن است دچار داسمن و زندگی غیر اصیل شود و به سخن بیهوده و هرزگی دست زند اما در ضمن او می تواند به گذشته نظر کند و به سوی آینده حرکت کند . دازاین یک موجود تاریخمند است .او میان سنت و نو آوری است . هستی او در میان دو سرحد تولد و مرگ می زید .هایدگر و ملاصدرا درعین حال که دربسیاری از اندیشه ها تفاوتهای جدی دارند مانند تلقی این دو فیلسوف از اصالت وجود ،ولی نقاط اشتراکی نیزدردیدگاه این دو فیلسوف نسبت به هستی و زمان وجود دارد
similar resources
زمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر
چکیده هدف اصلی از این نوشتار « تفسیر زمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر است» که با اشاره اجمالی به تاریخچه تصور زمان در تاریخ فلسفه آغاز می گردد و بعد از کاووش زمان در فلسفه کانت به تفکر هاید گر در باره زمان و سپس با پردازش دیدگاه هایدگر از زمان در فلسفه کانت دنبال می گردد . کانت زمان را یکی از دو شرط هر نوع شهود حسی دانست و حتی بر برتری زمان بر مکان نیز تاکید کرد و متذکر شد که مکان ، تنها...
15 صفحه اولزمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر
چکیده هدف اصلی از این نوشتار « تفسیر زمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر است» که با اشاره اجمالی به تاریخچه تصور زمان در تاریخ فلسفه آغاز می گردد و بعد از کاووش زمان در فلسفه کانت به تفکر هاید گر در باره زمان و سپس با پردازش دیدگاه هایدگر از زمان در فلسفه کانت دنبال می گردد . کانت زمان را یکی از دو شرط هر نوع شهود حسی دانست و حتی بر برتری زمان بر مکان نیز تاکید کرد و متذکر شد که مکان ، تنها...
مقایسه نگاه ملاصدرا و هایدگر در باب نسبت نظر و عمل
از آن جا که آدمی از دو قوه نظری و عملی، سرشته شده است و هریک از این دو قوا نقش اساسی در نحوه زندگی انسان، ایفا میکنند جا دارد که پرسش شود نظر و عمل چه نسبتی با یکدیگر دارند و کدامیک بر آن دیگری تقدم دارد؟ درپاسخ به این پرسشها فیلسوفان اسلامی و غربی پاسخ های مختلف و متعددی بیان کرده اند. در این مقاله هیدگر و ملاصدرا به عنوان دو نماینده ازتفکر فلسفی غرب و اسلامی برای پاسخگویی به پرسش های مطروح...
full textحضور و عالمداری در ملاصدرا و هایدگر
علم حضوری انسان به خودش، بنیان حضور وی نزد خود و شهود مستقیم هستی است. ملاصدرا با تکیه بر نفس بهعنوان هستی که عین شناسایی و قلمرو تلاقی وجود و علم است، آدمی را از ورطه تقابل غیرقابل رفع ذهن و عین نجات میدهد. آدمی با حضور نزد خود، هستی خویش را متصل به عالم خارج مییابد. یافتن خود در میان موجودات و داشتن نسبت خاصی با هستی، بهمعنای داشتن «عالم» است. هایدگر نیز با تکیه بر نسبت خاص انسان با هستی...
full textبررسی هستیشناسی در فلسفه ملاصدرا و هایدگر
هستی و وجود، از جمله واژههایی است که مابعدالطبیعه در صدد کشف و تبیین آن بوده است. در تاریخ متافیزیک (همه فلاسفه مدعی بودهاند)که موضوع فلسفه »وجود« است (یاوجود به ماهو موجود) یعنی همان هستی و معتقد بودند که بحثهایشان بر آن متمرکز بوده است. اما در میان آنها دو اندیشمند مشهور اهتمام بیشتری به مسئله «هستی»دادهاند و بر این اعتقاد بودهاند که فلاسفه بیشترین توجه را به موجود نمودند نه به وجود، و ن...
full textواقعیت از نگاه محمدباقر صدر و ملاصدرا
شناسایی واقعیت از نگاه صدرالمتألهین که تساوی واقع با وجود را امری بدیهی تلقی میکند، همان وجودشناسی است. اما شهید سید محمدباقر صدر با انکار بداهت این تساوی، سعی میکند با استناد به صدق قضایایی که مطابقی موجود در خارج ندارند، واقعیت را اعم از وجود نشان دهد. اگرچه این ادعا، در اندیشۀ اسلامی طرفدارانی چون معتزله را دارد، اما شهید صدر هم در انگیزۀ بیان این ادعا، هم در محتوای آن و هم در ادلۀ ارائه ...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023